قمر -عاشقانه
چهارشنبه, ۱۸ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۴۲ ب.ظ
هله ساغری رسانده قمر از خُمِ لبانش
زِ سَرَم برفته هوش از لبِ لعلِ می فشانش
نه زِ جام و باده و مِی ، نه زِ چنگ و مطرب و نی
نرسد شکوه مستی ، برسد اگر دهانش
همه قند قندِ شیرین ، صفی از دُرِ بلورین
که خدا نموده آذین به لبانِ در فشانش
شبِ تار ، تارِ مویَش ، مَهِ بیقرار رویَش
گرهی زِ نورِ پروین زده رویِ گیسوانش
قمری چنین فریبا ، نه بدیده چرخِ گردون
نه سپهر میتواند به قلم کند بیانش
به کمانِ ابروانش ، بنشانده تیر مژگان
چه سعادتی به از این که دلم شده نشانش
شهِ شهنوازِ خودرا ، به کرشمه ای ندیدم
برسان به من خدایا ، خبری زِ آستانش
#سپهر
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
۹۷/۰۷/۱۸