اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

خواب گران

دوشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۱۰:۵۷ ب.ظ



هرچه زشتی ست درین معرکه زیبا بشود 

اگر از خوابِ گران دیده ی ما وا بشود 


نه فقط یوسفِ مصری ، که خدا را بیند 

دیده ی کور اگر ، سهمِ زلیخا بشود 


بذرِ گل بودن و گل دادنِ تو نیست هنر 

هنر آنست ، خسی زُهره ی مینا بشود 


برکه باشی ، فقط ماه درونت پیداست

آسمان مژده به آنست که دریا بشود 


نشد از هر نَفَسی زنده تنِ مرده ی ما

تنِ ما زنده به انفاسِ مسیحا بشود 


نیست مجنون ، هرآنکس که به لیلا برسد 

هست مجنون ، اگر کشته ی لیلا بشود 


نیست هر رهگذری ، لایقِ چشمِ پُرِاشک  

حیف باشد که طلا ، خرجِ مطلّا بشود 


دزدِ خودکامگی اَم بُرد ، منم را گم کرد 

کاش ای کاش منِ گمشده پیدا بشود 


به سپهرم نرسد دست ، ولی می کوشَم

شاخه ام همسفرِ شاخه ی طوبا بشود 



                                     #سپهر 


🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۲۳
مصطفی سپهرنیا (سپهر ) ۰۹۱۲۱۹۴۲۳۴۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی