اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

شهر فرنگ💌

شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۸:۵۱ ق.ظ


ایران من ، فرزند تو فرزند جنگ است 

دستش اگر چه خالی از تیر و تفنگ است 


با یک نشانه می زند بر قلب دشمن 

در دست فرزندت قلم تیر خدنگ است 


می گوید از آنچه که باید گفت امروز 

اندیشه اش همچون خشابی پر فشنگ است


ترسی زِ تور و زخم صیادان ندارد 

دریا دلی که در دلِ دریا نهنگ است 


ایران من ، بختت سپید و باغت آباد 

این دشتِ کیوانی چرا شهرِ فرنگ است؟


اینجا حقیقت را نباید گفت آسان 

اینجا شنیدم پاسخ آیینه سنگ است



اینجا به تیشه ، ریشه می چینند ای دوست 

فرهاد هم در کامِ شیرینش شرنگ است 


اینجا که رنگِ سبز را تحریم کردند 

هر کس که توسی شد برادر جان زرنگ است 


اینجا ببین با نوجوانانت چه کردند 

جای قلم در دستشان سیخ و سرنگ است 


اینجا درِ میخانه ها را گل گرفتند 

اما بساطِ عیششان افیون و بنگ است 


اینجا فروشِ دخترانت نیست ننگی ! 

اما ، نمایان بودنِ گیسوش ، ننگ است 


اینجا تجاوزگر وکیلِ ملت ماست 

گویا که چرخِ دادگر امروز لنگ است 


اینجا برایِ دزد بودن ره مهیاست 

اما برای پاکدستی عرصه تنگ است 


هرکس که آمد ، خورد و بُرد و زیر و رو کرد 

امروز گویا دوره ی تیمورِ لنگ است 


ایرانِ من ،،، گرچه سپهرت نیست آبی 

خاکت زِ خونِ یاورانت سرخرنگ است 


بر من ببخشا مامِ من ، اینگونه گفتم 

ایران اگر ویرانه هم باشد ، قشنگ است 



                                  #سپهر 


🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۲/۱۴
مصطفی سپهرنیا (سپهر ) ۰۹۱۲۱۹۴۲۳۴۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی