اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

چمدان (اجتماعی )

جمعه, ۹ شهریور ۱۳۹۷، ۰۳:۳۰ ق.ظ


حاصل عمر م ، چمدانم شده 

حاملِ   اندوه و   زیانم   شده 


میروم این بار ز  دنیای خویش

با دل پرغصه ، به فردای خویش 


غصه ام از رفتن امروز نیست 

ناله کنم چون به شبم روز نیست 


روز و شبم تیره شد از عاشقی 

دیده به در خیره شد از عاشقی 


آن همه عشاق کجایند ؟ کو ...

لعل لب و حرمت جام و سبو 


کو دگر آن ساقی و پیمانه کو ؟

مست کجا ؟ عاقل و فرزانه کو ؟


عاشقی امروز ، نشد عاشقی 

نیست به طوفان بلا قایقی 


ساحل آغوش کجا دیده ای ؟ 

غنچه ی احساس کجا چیده ای؟ 


بر غم ما نیست دگر شانه ای 

نیست دگر محرم و هم خانه ای 


آب صداقت همه جا گل شده 

مُهرِ رفاقت همه  باطل  شده 


قامتِ رعنایِ شرافت شکست 

چرخِ نجابت همه در گِل نشست 


مَردیِ  ایام  چه  نامرد  شد 

چهره ی خوبان همگی زرد شد 


مرغ سحر خسته و دلتنگ  شد 

بغض ،،، گلو گیرِ شباهنگ شد 


شام و سحر نیست مرا چون سپهر

نیست مرا بارشی از ماه و مهر 


نیست ، بر اندوه  کسی  دادرس

بار  خدایا !!! تو  به فریاد  رس 


                                #سپهر 


🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۰۹
مصطفی سپهرنیا (سپهر ) ۰۹۱۲۱۹۴۲۳۴۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی