اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

سودای عشق

دوشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۷، ۰۱:۳۷ ق.ظ


با دانه ی کنج لبش ، ترسی دگر از دام نیست 

بگشوده دامِ عاشقی ، ما را دگر آرام نیست


آمد نسیم از کویِ او ، دارد خبر از روی او 

در خلوت تنهاییم  ، خوشتر زِ این پیغام نیست 


پروانه بودم سوختم ، تا عشق او آموختم 

شمعش گواهی میدهد ، سوزِ مرا اتمام نیست 


افتادم اندر راه عشق ، دارم غمِ جانکاه عشق 

ای عاشقان ای عاشقان ، این راه را فرجام نیست 


بیداریِ شام و سحر ، زیبد بر این پیرانه سر 

دلداده های عشق را ، سودایِ صبح و شام نیست 


شامم به یادش روز شد ، با یاد او نوروز شد 

در روزگارِ عاشقی ، بهتر زِ  این  ایام نیست 


اغیار سنگم میزنند ،  بر کوسِ ننگم میزنند 

اما بَرِ رسوایِ عشق ، پروایِ ننگ و نام نیست 


عشقِ سپهر ای نازنین ، چون مَه بتابد بر زمین 

تا عرش بالا میرود ، هر کس که عشقش خام نیست . 


                                       #سپهر 


🌺🍃🌺

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۵/۲۹
مصطفی سپهرنیا (سپهر ) ۰۹۱۲۱۹۴۲۳۴۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی