سودوسودا
سود و سودا
دلا رو کن به صحرائی ، که رودی در میان دارد
بیا خو کن به سودائی ، که سودی بیکران دارد
مشو با عشق همدم یا مشو با شعله همبازی
که این بازی برایت سوزشی تا استخوان دارد
مشو وامق مشو عَذرا ، مشو مجنونِ این سودا
سجودِ درگهِ عَذرا ، برایت داستان دارد
اگر باشی صنوبر یا که سروِ قامت آرایی
کمان ابرو برایت مژده ی قدِ کمان دارد
یقین دارم که زخمَت میزند ای قامتِ رعنا
بسانِ بیستون ، کَز تیشه زخمی جاودان دارد
دلا باید حذر کردن ازین بیهوده ماندن ها
بباید دل به رودی زد که دریا را نشان دارد
مشو همصحبتِ آنی، که نیشَت میزند هردم
خوشا آنی که جای نیش ، نوشی در دهان دارد
نگه بَر کرمِ شب تابی مکن ای یار دور اندیش
نظر کن بر سپهری که هزاران کهکشان دارد
بباید دل به جانان داد و جانرا هم به او دادن
که این دلدادگی قالو بلائی درنهان دارد
#سپهر
🌺🍃🌺