تو مست طرب هردم ، من مست تماشایی
من مستِ تماشایِ ، یک گوهر رویایی
جامِ دلم آذین کن ، با رنگِ میِ چشمت
صد طعنه زند چشمت ، بر ساغر مینایی
عِطرِ تن و گیسویت ، با شوق بَرَد هر دم
بادی که شتابان است، بر کویِ من و مایی
احیا کند این دل را ، امیدِ وصالِ تو
تو لطفِ اهورایی ، یا آیتِ عیسایی
دیوانه چو مجنونم ، طناز چو لیلایی
کوخواجه؟ که گوید باز، ازاینهمه شیدایی
گفتی که شکیبا باش ، ای جان به فدایِ تو
آسان شده جان دادن،سخت است شکیبایی
در شامِ (سپهر) امشب ، امید تو می تابد
سر چشمه ی مهتابی ، روشنگر شبهایی
#سپهر
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃