اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

اشعار شاعر معاصر مصطفی سپهرنیا (سپهر)

غزلیات اجتماعی ، عارفانه ، عاشقانه ، رباعیات ، مثنوی ، دوبیتی

بیداری

پنجشنبه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۴۷ ب.ظ


این وطن در عمق گندابِ ریا گم می‌شود 

شوق ایمانم درین ماتم سرا گم می‌شود 


با لباسِ پاکِ پیغمبر چنان کردند تا

حرمتِ عمامه و مِهرِ عبا گم می‌شود 


مدعی می گفت: دینم مکتبِ پاکیزگیست 

چون طلا پاک است ، انبار طلا گم می‌شود 


شهر پر شد از دروغ و از ربا و اختلاس

قامتِ این شهر در دامِ بلا گم می‌شود 



این همه گلدسته و محراب و منبر از چه روست؟

در دیاری که دعایِ ربنا گم می‌شود 


بی حیائی در میانِ مردمِ این شهر نیست 

در میانِ والیانِ ما حیا گم می‌شود 


آن همه خونی که پایِ شوکت این شهر ریخت

بی ثمر ماند و شکوهِ این سرا گم می‌شود 


تا خدا سر را بگرداند ، بسویِ دیگری 

ماه و خورشید و سپهر و ما سِوا گم می‌شود


روزِ بیداری عجب روزیست ، در تقویم شب 

سر خوش آنروزی که خواب از چشم ما گم می‌شود 


                           #سپهر 



🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۶/۱۵
مصطفی سپهرنیا (سپهر ) ۰۹۱۲۱۹۴۲۳۴۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی