امید شفاعت (عرفانی )
يكشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۱۹ ق.ظ
صنما ببین تو ما را ، به کرشمه ی نگاهی
بنگر زِ چشمِ عاطف ، به نگاهِ گاه گاهی
زِ شبم سحر بر آید ، زِ سحر سپیده آید
همه دم به سجده نالم ، به شفاعت گناهی
زِ گنه سیاه شد دل ، فقط این امید مانده
که به نورِ یک نگاهی ، ببری زِ دل سیاهی
نه رهی ، نه رهنمایی ، نه سری نه سر پناهی
تو مگر به سویم آیی ، که پناهِ بی پناهی
تَبَه است عمرِ آنکس ، که به یادِ تو نباشد
که به یادِ تو نشستن، گذَرَست زین تباهی
شهِ بی قرینِ هستی ، به(سپهرِ) جان نشستی
برسد شمیمِ عِطرت ، زِ نسیمِ صبحگاهی
#سپهر
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
۹۷/۰۶/۰۴